کد خبر : 670
دیدگاه‌ها برای اگر امثال شهید نورالدینی‌ها نبود چهره رژیم شاهنشاهی هویدا نمی‌شد بسته هستند
تاریخ انتشار : یکشنبه 10 بهمن 1400 - 17:39
-

نصیب الله دیبا

اگر امثال شهید نورالدینی‌ها نبود چهره رژیم شاهنشاهی هویدا نمی‌شد

اگر امثال شهید نورالدینی‌ها نبود چهره رژیم شاهنشاهی هویدا نمی‌شد
روحانی شهید سید علی نورالدینی تنها شهید انقلاب در تاریخ 8 دی ماه سال 1357 در شهر بهبهان در مصاف با عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.

پایگاه خبری عصرکهگیلویه”
استادنصیب الله دیبا طی پیامی یادوخاطره اولین شهید روحانی انقلاب اسلامی استان را گرامی داشت؛
متن پیام?
به مناسبت ایام‌الله دهه مبارک فجر و شهادت اولین شهید روحانی انقلاب اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد
یادواره‌ای “پنج‌شنبه۱۴بهمن۱۴۰۰” ساعت ۹:۳۰دقیقه صبح در “گلزار شهدای دهدشت” برگزار می‌گردد.

اگر امثال شهید نورالدینی‌ها نبود چهره رژیم شاهنشاهی هویدا نمی‌شد.
«روحانیِ شهید سید علی نورالدینی» پیشگام مبارزه با رژیم پهلوی بود.

مردم ایران مطالبات بر حقی داشتند که این مطالبات بعد از سال‌ها مبارزه و جانفشانی مردم در کنار روحانیت و امام راحل به حقیقت پیوست و انقلاب به پیروزی رسید.
از اهداف مهم انقلاب ترویج ارزشهای دینی و معنوی در جامعه، استقلال، آزادی و عدم وابستگی به دنیای غرب بود و این هدف مردم بعد از مبارزه با کمک روحانیت به بار نشست.
روحانی شهید سید علی نورالدینی تنها شهید انقلاب که قبل از انقلاب یکی از کسانی بود که همیشه در مخالفت با رژیم منحوس پهلوی پیش قدم بود در شهر بهبهان در مصاف با مزدوران رژیم شاهنشاهی به شهادت رسیدند.
این شهید همیشه در حوزه علمیه بهبهان آماده تبلیغ و مبارزه بر علیه حکومت سفاک و دست نشانده پهلوی بود.
این شهید روحانی بیشتر عمر خود را صرف خدمت به مردم و آگاه سازی آنها می‌کرد، به گفته بستگان و دوستان شهید نورالدینی ؛ ایشان همیشه سینه خود را نشان داده و می‌گفت این سینه باید در راه امام خمینی، آماج گلوله شود.

رشادت و فداکاری این شهید بزرگوار برای همگان به وضوح آشکار است.
جامعه روحانیت از سپیده دم تاریخ تاکنون همواره در جغرافیای ایران اسلامی تحولات اساسی و گام‌های مهمی برداشتند.
روحانیت علاوه بر اینکه در جامعه نقش بیداری اسلامی را ایفا می‌کنند در دیگر زمینه‌ها هم نقش خود را بهترین نحو انجام می‌دهند.
انقلاب‌های زیادی در طول تاریخ در دنیا به وقوع پیوست، اما انقلاب ایران اسلامی به عنوان انقلابی ماندگار در جهان نه تنها طاغوت را از بین برد بلکه استکبارستیزی را در دستور خود قرار داده است.

این شهید دو ویژگی بسیار مهم داشتند، یکی بحث ولایت پذیری ایشان که زبانزد خاص و عام بود و دیگری هم بعد روشنگری که در روستاهای محروم در زمینه هدایت جوانان و مردم در خصوص مسائل انقلاب تلاش‌های وافری داشت.

روحانی شهید سید علی نورالدینی تنها شهید انقلاب در تاریخ ۸ دی ماه سال ۱۳۵۷ در شهر بهبهان در مصاف با عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
این شهید در روستای امامزاده نورالدین دم عباس از توابع شهرستان کهگیلویه به خاک سپرده شده است.

رحمت خداوند بر آن سیدِ شهیدِ عزیز مدام، مستدام و جاودان باد??

?روحانی شهید سید علی نورالدینی??
نام پدر : سید بیت الله
تاریخ تولد : ۱۳۳۲
محل تولد : روستای‌دم‌عباس_امامزاده نورالدین_بخش‌دشمن زیاری_کهگیلویه
تاریخ شهادت : ۵۷/۱۰/۸
محل شهادت : بهبهان

زیارتگاه :روستای دم عباس_امامزاده نورالدین_دشمن زیاری

بسم الله الرحمن الرحیم
? زندگینامه
ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
گمان مبرید آنانکه در راه خدا کشته شدند مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند. با درود به روان پاک شهدا از صدر اسلام تاکنون و آینده و با درود به روان مطهر صلحا و علماءبالاخص روح پاک خمینی بت شکن آن کسی که دنیای خواب آلود را بیدار نمود.ندای لاشرقیه و لاغربیه بعد از پیغمبر اسلام سر داد ،کاخ ستمگران شرق و غرب را به لرزه درآورد.اسلام بر یگانه منجی انسانها مصلح کل آنکه همه موجودات به خاطر وجود او در حیات هستند،« امام‌عصر(عج)».

روحانی شهید حجه الاسلام سید علی نورالدینی هفتمین شهید صدر انقلاب و اولین شهید روحانیت استان کهگیلویه و بویراحمد و ایل محترم دشمن زیاری می باشد که در این بخش به شرح زندگانی آن روحانی شهید راه خدای سبحان از دیدگاه دوستان و بستگان می پردازیم.

شهید سید علی نورالدینی از طایفه سادات امامزاده نورالدین(ع)_ ایل دشمن زیاری در جوار این امامزاده با برکت در حومه شهرستان دهدشت در سال۱۳۳۲در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. عشق به ساحت امیرالمومنین علی(ع) سبب گردید که نام فرزند عزیزشان را علی بگذارند. دوران رشد و نمو اولیه زندگی خود را در حال و هوای زندگی عشایری سپری نمود. سادات مذکور که در محل زادگاه شهید حدود سیصد خانوار بودند که بر اثر بی توجهی رژیم منحوس و منحط پهلوی به مناطق عشایر در سن یازده سالگی راهی دبستان شد که دبستان یاد شده در هفت کیلومتری زادگاه شهید بود. حدود ۲ کیلومتر آن سربالایی تندی بود و شهید با علاقه فراوانی که به علم داشت همه زحمت را با شوق نادیده می گرفت و با شور و اشتیاق وافری مدرک ششم ابتدائی را در آخر سال ۱۳۴۸گرفت. وی چون عشق و علاقه زیادی به دین مقدس اسلام داشت به اطاعت از فرامین اجدادش (اطلبواالعلم من المهد الی الحد) راهی حوزه علیمه شهرستان بهبهان گردید در آن زمان حوزه علمیه کهن بهبهان همچون دیگر حوزه های علمیه شیعه از پویایی و شور و نشاط خاصی برخوردار بود. لذا سیدعلی در این حوزه مقدس بنا به ارشاد اساتید و معلمین اخلاق سالهای نوجوانی را همراه تهذیب نفس و تحصیل علم به جوانی رساند وی طلبه ای فعال، مهذب و سختکوش بارآمد. هماهنگ با درس به آرستن جان به زیورهای اخلاص پرداخت دوری از گناه وجه همت این سلاله رسول (ص) بود. اخلاص و پاکی نیت از همان اوان طلبگی در اعمال و رفتار این جوان وارسته متبلور بود این دانشجوی مکتب امام صادق (ع) با نماز شب انس و الفت تماشایی داشت و از عبادات شبانه لذت می برد که در آنجا مورد توجه مرحوم شهید بخردیان که اساتید حوزه علمیه بهبهان بود قرار گرفت و در سال ۱۳۵۱-۱۳۵۲ که امتحان داد با معدل ۱۷/۴۶هفده و چهل و شش صدم مشمول جایزه گردید. شهید نورالدینی از نظر اخلاق طوری بود که با هر کس که نشست و برخاست داشت مجذوب ایشان می شد، زیرا خوش‌خلق و خوش‌رفتار بود، همیشه این سخن امیرالمؤمنین ورد زبانش بود: ولایمکن الفرار من حکومتک و لاتی الامور الیک الشکور و همیشه به رفقایش توصیه می نمود که به موقع نماز بخوانید، اهمیت به درس بدهید و مستحبات را ترک نکنید. وقتی مرحوم پدرشان نسبت به وضع زندگی صحبت نمود که یک مقدار تلاش برای زندگیت کن، وی در جواب می گفت: پدر چیزی که انسان را از یاد خدا باز می دارد به چه درد انسان می خورد به خدا هم همین زیاد ماست اگر بخواهیم زندگی پیامبران را با خودمان مقایسه بکنیم. از نظر مبارزاتی شهید نورالدینی همیشه و در هرجا تظاهرات به پا می شد عضوی از آن افراد بود و در جلو جمعیت بود و به نوکران و جیره خواران شاه آمریکایی و آمریکای جنایتکار لعن و نفرین می نمود و مرگ بر آنها می گفت. در محرم سال ۵۷ که نهضت اسلامی ایران به رهبری زعیم عالیقدر علم تشیع نایب الامام مرحوم امام خمینی قدس الله روحه به اوج اعلا رسیده و پایه رژیم خون آشام شاه مخلوع به لرزه افتاده بود توسط گروه حزب الله اعلامیه با حلول ماه محرم رهبر انقلاب رسید و مرحوم امام سفارش زیادی فرموده بودند که طلبه ها به شهرستان‌ها و دهات بروند و جنایت این پدر و پسر را که به مردم و اسلام روا داشته اند افشا نمایند و مردم را روشن کنند که در مملکت ما چه می‌گذرد. در محرم ۱۳۵۷ که امام به همه روحانیون فرمان داد تا در وعظ و تبلیغ خویش مردم را با فلسفه ی شهادت حضرت اباعبدالحسین (ع) و جنایات رژیم آشنا کنند، وی به روستاهای اطراف بهبهان رفت و بی مهابا و شجاعانه به افشای چهره رژیم پرداخت. در موقع برگشت در کنار پاسگاه ژاندارمری که سر راه‌مان بود شعار مرگ بر شاه را سر می‌دادیم. سرباز نگهبانی که بالای پاسگاه بود پایین رفت بنده به شهید گفتم سرباز حتماً جریان شعار گفتن خودمان را به رئیس پاسگاه می گوید اگر رئیس پاسگاه فرستاد برای خودمان تکلیف چیست؟پیشنهادش این بود همین که رئیس پاسگاه رسید او را خلع سلاح کنیم و بکشیم چون در واقع خیلی ناراحت بودیم برای اینکه تازه از رادیو شنیده بودیم که آیت الله نوری را شهید نمودند. ظهر بود که پیاده شدیم برای ناهار یک سرباز آمد و با لحن تندی گفت رئیس پاسگاه گفت سادات نورالدینی بیایند پاسگاه ابتدا شهید نوالدینی گفت: برو به او بگو ما نمی آییم چون دعوایی نکردیم که کسی از دستمان شاکی باشد سرباز گفت: اتفاقاً رئیس پاسگاه از دستتان شاکی است! شهید گفت: چرا؟سرباز گفت: برای اینکه توهین به شاه کردید. شهید گفت: همه مردم مرگ بر شاه گفتند ما هم گفتیم، برو رئیس پاسگاه غلط کرد. سرباز توهین نمود شهید نورالدینی همچون شیری خشمگین شد دست بر چوبی برد و بر سر سرباز آمریکا فشرد.
گفت‌ای بی معرفت این شاه خائن جانی است
رهبر کل جهان روح خدا خمینی است
خلاصه سرباز کتک خورد فریاد زد که سادات مرا کشتند به دادم برسید. رئیس پاسگاه با حالت خشن و درحالیکه از بالای تپه دوان دوان سرازیر شد و بطرف ما می آمد و یوزی را مسلح نموده بود داد می زد آزادم بگذارید می خواهم این‌ها را بکشم. مردم در بین آمدند و جریان را از ما سوال نمودند رئیس پاسگاه گفت چرا سربازم را کتک زدید شهید گفت “چرا سرباز را بدون قانون فرستادی (ناگفته نماند که رئیس پاسگاه هیچکس را نمی گذاشت نزدیک خود برود و هنگامی‌که ما به طرف او می رفتیم با آنکه او مسلح بود ولی عقب عقب می رفت و از نزدیک شدن ما می ترسید) به هر صورت رئیس پاسگاه گفت: دستور دارم که هر کس توهین به شاه کند او را بگیرم. شهید گفت از کی دستور داری. گفت از مقام بالا (شاه) درهمان حال شهید فرمود: با هم بگویید مرگ بر شاه. و صدای مرگ بر شاه بلند شد. رئیس پاسگاه سرباز را تهدید کرد که جریان را به گروهان مخابره نماید چون رئیس پاسگاه از سادات می ترسید من هم به طرف محل روانه شده و او را تهدید نمودم مردم میانجگری کردند و رئیس پاسگاه را به صلح ترغیب نمودند.

❇️ خاطره دوم :
-یک روز استادمان مرحوم شهید عبدالکریم بخردیان اعلام کرد که می خواهم به گچساران بروم و به پشتیبانی از مردم، کارکنان شرکت نفت را که در آن روز دست به اعتصاب زده بودند را تشویق و با آنها راهپیمایی راه بیندازیم به عنوان شوخی گفت در شهرستان گچساران امازاده نیست ۲نفر سید همراه من بیاید شاید آنجا شهید شوند اولین کسی که اعلان همراهی نمود شهید نورالدینی بود و بنده هم همراهشان بودم. شهید نورالدینی خیلی باوفا بود وقتی که شهید بخردیان سخنرانی نمود در بین جمعیت موجی ایجاد شد و استاد از چشم ما ناپدید شد، چون در بین سخنرانی پیام رهبر فقیه مان پخش شد مردم را متفرق نمود. به هر صورت شهید به من گفت فلانی اگر آقا را بردند خودمان با چه رویی برگردیم داشتیم اظهار نظر می کردیم که چکار کنیم استاد کسی را دنبال ما فرستاده بود. با چنین روحیه ای شجاع و متهوری، در آن سالهای هولناک او بی مهابا علیه دستگاه و سردمدارانش فریاد می کشید. می‌توان او را یکی از بنیان‌گذاران تظاهرات بهبهان دانست در همه تظاهرات و راهپیمای‌ها نقش فعال و موثری داشت. در محرم سال ۵۸گروهی از روحانیون برای تبلیغ به منطقه ی کهگیلویه رفته بود؛ به وسیله مزدوران دربار خوانین خائن وابسته دستگیر شد ولی توانست از حصار مأمورین بگریزد و خود را به بهبهان برساند. تا وقتی که شهید نورالدینی شهید شد تظاهراتی نبود که در آن شرکت نکرده باشد و سرانجام در روز ۲۸ محرم روز جمعه ساعت ۵/۱۰ درحالیکه جلوی دژخیمان رژیم یکی از بچه ها به ضرب گلوله افتاد و به سر سپردگان نهیب زد که چرا به خاطر یک نفر مردم را از بین می برید او نوکر بیگانه است و مرگ بر شاه و اربابانش می گفت که به فیض عظمای شهادت نائل آمد و بدن پاکش را با هزار زحمت شبانه از رژیم گرفتیم. خون پاک او که به دریای جوشان خون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین(ع) متصل شده بود در رگهای جوانان برومند آن سامان جاری شد بدین سان اولین شهید شهرستان دهدشت بر فراز دستان غیرت و دیانت تشییع شد جسم او را به خاک و یادش به دلها سپرده شد.
از شهید نورالدین یک دختر به جا مانده که در آن وقت یک سال بیشتر نداشت.

اولین‌ شهید استان‌ #کهگیلویه‌و‌بویراحمد و #ایل‌ستُرگ‌دشمن‌زیاری

ما #مدیون_شهداءایم و یادی که هرگز از دل‌ها نمی‌رود، یاد و خاطرِ شهیدان است.
روحش شاد و راهش پررهرو باد

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.