پدیده جدیدقطب سیاسی در کهگیلویه /درکشورما دوقطب سیاسی، در کهگیلویه سه قطب سیاسی

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر

در حالی که در اغلب نقاط کشور در طول دهه‌های گذشته، شاهد نوعی دوقطبی سیاسی بوده‌ایم، در کهگیلویه بزرگ، یک قطب دیگر به نام موحدیه شکل گرفته است.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی معمولا رقابت بین دو قطب سیاسی اصلاح‌طلب_اصولگرا است. اما بر خلاف روال متدوال رقابت‌های دو جریان وفادار به نظام، قطب سومی به نام نحله موحدیه در چهار دهه گذشته در انتخابات کهگیلویه بزرگ حضور داشته است. این قطب محلی و منطقه‌ای، بر خلاف دو جریان سیاسی، چالش‌های فرهنگی، سیاسی و بعضا امنیتی برای شهرستان کهگیلویه بزرگ فراهم کرده است. از سوی دیگر، این فرقه محلی، وابستگی چندانی به اصل مشارکت سیاسی ندارد، بلکه قائم به سید محمد موحد همان سناتور خودخوانده است. نکاتی در مورد این وضعیت قابل ذکر است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.
۱) ظهور این نحله انتخاباتی ربطی به اختلاف دیدگاه اقتصادی و سیاسی دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب ندارد. این نحله اساسا فاقد یک دیدگاه اقتصادی و سیاسی مختص به خود است.
۲) بانیان محلی و منطقه‌ای این گروه، به دلیل عدم برخورداری از یک دیدگاه واحد، مدام در حال تغییر عقیده‌اند و با تغییر دولت‌ها تغییر مرام می‌دهند. آنها همزمان با رقابت‌های ریاست جمهوری، از این شاخه به آن شاخه می‌پرند. گاهی در ستاد انتخاباتی جناب اقای ریسی فعال هستند گاهی هم پرچمداری حسن روحانی و اعتدالیون را بر عهده می‌گیرند.
۳) قاطبه مردم کهگیلویه بزرگ نقشی در سیاست‌های پنهان این فرقه محلی ندارند و در جربان تغییر مواضع این گروه نیستند. در تاریخ سیاسی، بنی العباس به مخفی‌اندیشی معروف‌اند. آن‌ها حتی رازهای سیاسی خود را به وزیران نزدیک به خویش نیز نمی‌گفتند. شاید گروه محلی کهگیلویه بزرگ هیچ نسبتی با بنی العباس نداشته باشند و مواضع تاریخی و فرهنگی امامیه را مهم و مقدم بدانند، اما ایرادی نمی‌بینند از این نیم‌بند سیاسی استفاده کنند.
۴) به دلیل ناشناخته بودن مواضع شورای قبیله‌ای این گروه، بسیاری از اهل علم از آن فاصله گرفته‌اند. از سوی دیگر، خواستگاه سیاسی آنان در کهگیلویه بزرگ خلاصه وتبیین می‌شود و از ظرفیت فرامنطقه‌ای برخوردار نیست. بر همین اساس، دگرباوری و عدم ثبات سیاسی در آن موج می‌زند.
۵) سناتور به اقرار خودش با «هاتف» و هاله‌های نور سروکار دارد. شاید همان الهامات و مفاهیم فصوص الحکم ابن عربی قطب صوفیه به ایشان رسیده باشد که قطب خاصی با آهنگ محلی در منطقه کهگیلویه بزرگ به‌وجود آورده است، اما متوجه آثار و تبعات ادعای الهامات و کرامات خاصه نیستند.
۶) در هر انتخاباتی اولویت نخست شهروندان کهگیلویه بزرگ امنیت عمومی است. اما حضور ۴۰ ساله سید محمد موحد با حوادثی همراه بوده که باعث آسیب به امنیت عمومی شده است. بهتر است سانتور ازاین‌پس از لاک قبیله‌ای خویش خارج شده و امنیت عمومی را اولویت نخست حضورش بداند.
۷) بهتر است سناتور به شورای قبیله‌ای خویش توصیه کند که به شکل مرموز به رقابت‌ بین حوزه ثلاث و بویراحمد دامن نزنند. چرا که مردم این حوزه انتخابیه از مرزهای جفرافیایی و حسب‌ها و نسب‌ها عبور کرده‌اند و کهگیلویه بزرگ را خانه واحد همه‌ی شهروندان کهگیلویه می‌دنند.
۸) سناتور که سابقه ۲۴ سال نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد و عمر پارلمانی‌ خود را در کمسیون اصل ۹۰ و دستگاه قضایی گذارنده، بهتر است گزارشی از دو کمسیون مورد نظر را جهت اطلاع شهروندان رسانه‌ای کند. البته موحد حتما می‌داند که اولویت نسل جوان و میانسال کهگیلویه، نه کمسیون اصل نود مجلس شورای، بلکه کمیسیون‌های تخصصی است که تاثیرگذاری بالایی در برنامه عمرانی و سازندگی کشور و استان دارند.
۹) مجلس شورای اسلامی در کلام معمار و خورشید فروزان انقلاب در رأس امور کشور و عصاره فضائل ملت ایران است. رأی مردم امانتی است که در یک دوره چهار ساله به وکلا تفویض می‌شود. بنابراین دلیلی ندارد رأی مردم در جهت مدیریت قبیله‌ای به‌کار گرفته شود. اشتباه بزرگ سناتور حمایت همه‌جانبه و استفاده خلاف مجاری امور و چینش تیم اداری و مدیریتی قبیله‌ای است. استفاده از واژه سناتور، معنایی غیر از تداوم و استمرار نگاه قبیله‌ای ندارد.
۱۰) نسل جوان که در دهه چهارم و پنجم انقلاب اسلامی به بلوغ سیاسی و عقلانیت فرهنگی رسیده‌اند، با سناتور فاصله‌ای بسار عمیق به اندازه فاصله بین مکتب‌خانه‌های قدیم با دانشگاه‌های جدید دارند. موحد کمترین حضور در فضای علم و فن‌آوری نوین را نیز ندارد. حتما نسل جوان و نواندیش زمانه، در انتخابات اسفندماه، از این قبیله‌گرایی آسیب‌زا عبور خواهد کرد.