با خودت چند چندی جناب مشاور سردار، نه تنها انتخابات را با لبیک مختار به طرفداران باخته ای، بلکه اصالت و اخلاق را نیز نادیده گرفته ای

پایگاه خبری عصر کهگیلویه”
اخیرامشاوررسانه ای حاج عدل هاشمی پور درپایگاه خبری روشنک نسبت به اعلام حضور حاج آغابزرگواری واکنش نشان داده، درپی این خبرضمن احترام به مقام معلمی ایشان وحفظ حرمت قلمشان به ایشان میگوییم:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، لَاحَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ،
گمانه زنی ها به حقیقت پیوست وحاج آقا بزرگواری بعد از دو دوره کناره گیری از سیاست و حضور در عرصه های دیگر، بالاخره دعوت عموم مردم را لبیک گفته و برای حضور در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اعلام آمادگی کرد. پرداختن به دلایل پذیرش این دعوت در این مجال نمی گنجد و لذا در آینده بیشتر شفاف سازی خواهد شد. اما همانطور که برآورد می گردید عده ای از همین ابتدا با بی اخلاقی سعی در تخریب چهره ملی، فرا جناحی و فرا طایفه ای سید صادق الوعد، مدافع اهل حرم و مختار کهگیلویه نموده اند که این خود نشان از شناخت آنها از جایگاه و پایگاه مردمی ایشان دارد. در همین خصوص، مشاور رسانه ای سردار هاشمی پور موارد ناروایی به همرزم مرد میدان نسبت داده که برای آگاهی بیشتر مخاطبین در ادامه به آنها پرداخته می شود.
جناب آقای سید حسین رهی، مشاور رسانه ای سردار هاشمی پور، در جدیدترین یادداشت خود با عنوان” حتی اگر پیروز هم شوی اعتبارت را به دره فرستادید”، حاج آقای بزرگواری را مخاطب قرار داده و در کمال بی صداقتی و خلاف تفکرات قبلی خودتان، ورود ایشان به عرصه انتخابات را نکوهش کرده اید.
به گمانم یادداشت ارسالی خود برای کبنانیوز مورخ ۲۸ مهرماه ۱۳۹۸ تحت عنوان “ماجرای سوگند «حاج عدل» در امامزاده میر سالار (ع)” را فراموش کرده اید، به قول خودتان جهت تنویر افکار عمومی، بخش هایی از آن مطلب ، بدون دخل و تصرف و تحلیل آن در ادامه آورده شده است:

“فشار شائبه‌ی حضور در انتخابات، تمام امورات زندگی‌اش را تحت شعاع قرار داده بود و این شد که در صحن امامزاده میرسالار (ع) سوگند یاد نمود.
قبل از هر توضیحی فحوای کلام و نحوه سوگند یاد کردن هاشمی پور، خود گویای فشاری است که بر وجودش سنگینی می‌کرد.
لحن کلامش نشانه‌ی نبود قصد جدی در ادای سوگند و تنها برای رهایی از اتهام و حرف و حدیث دیگران دارد.
نهایتاً پس از بازنشستگی در سال ۹۳ و به دلیل سیل درخواست‌های مردمی برای حضور در صحنه انتخابات، وظیفه دانست جهت کسب تکلیف، موضوع سوگند را کتباً به دفتر مقام معظم رهبری مکاتبه و پس از آن به فتوای مرجع عالیقدر خود عمل نماید.
حال جهت تنویر افکار عمومی و در پاسخ به کسانیکه صرفاً این موضوع را به اصطلاح پیراهن عثمان کرده و به منظور بهره برداری و رسیدن به مطامع سیاسی خویش با سوء استفاده از باورهای دینی عامه‌ی مردم بر طبل آن می‌کوبند تا شاید در این رهگذر به نوایی برسند واقعیت امر به انضمام تصویر استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری در اختیار عموم قرار می‌گیرد.”

جملات بالا ، بدون کوچکترین تغییر و عین یادداشت شما بوده است.

حال شما برادر فعال فرهنگی و آشنا به رسانه، یا نمی دانید در دنیای امروزی با وجود پیشرفت فناوری و اینترنت، تمام اقوال و افعال گذشته اشخاص ثبت و قابل ارجاع مجدد است و قابل کتمان نمی باشد یا خدای نکرده مردم را فاقد بصیرت می دانید. البته به احتمال زیاد مثل سردار هاشمی پور، که از وجود فیلم قسم خوردن خبر نداشته، شما هم از یاد برده بودید که چنین جملاتی را در پاسخ منتقدان عنوان داشته اید. در یادداشت مورد اشاره، شما با سفسطه بافی و با استفاده از هزار ترفند مانند تدریس نیت خوانی مخاطب از لحن گوینده ، مستمسک قراردادن دعوت و فشار حداکثری مردم و حتی استفاده از جایگاه رهبری، قسم جلاله سردار در ملاعام و سپس عدم عمل به آن را توجیه نموده اید و در ادامه ضمن قضاوت به دور از عدل و انصاف، منتقدان سردار را بهره بردار از باورهای دینی عامه مردم جهت نیل به مطامع سیاسی خویش دانسته و آنها را در سودای رسیدن به نوایی از این رهگذر میپنداشتید.
کُلُّ حَسَنَهٍ لا یُرادُ بها وجهُ اللّه ِ تعالى، فعلَیها قُبحُ الریاءِ و ثَمَرَتُها قُبحُ الجَزاءِ
هر کار نیکویى که براى رضاى خداوند متعال انجام نگیرد، زشتى ریا بر آن است و میوه اش، زشتى کیفر باشد.

براستی با خودت چند چندی آقای مشاور؟ آلان نظر بقیه در مورد این تناقض گویی شما چیست؟ اخلاق به کجا پناه ببرد؟

عنوان نموده اید که بزرگواری خلاف قولش در انتخابات شرکت نموده است و اضافه کرده اید که اگر میدان را برای شما و سردارتان خالی کند در سپهر سیاسی و جغرافیای عشیره‌ای و منطقه‌ای کهگیلویه بزرگ و استان ماندگار خواهد شد و کاپ اخلاق میگیرد. نمی دانم چرا با خواندن این مطلب، کارتن پینوکیو و برخی شخصیت های آن برایم تداعی شد.
در ادامه آورده ای “در باب بهانه و توجیه قرار دادن درخواست‌های مردمی فعلا به یک نکته اشاره کنم که در جهت راستی آزمایی موضوع فقط یک نفر را مصداقی نام ببرند که در این خصوص درب خانه خود حاج آقا بزرگواری را به صدا درآورده باشد.
اما جلسات مدیریت شده آنهم با خواهش و تمنا و دعوت‌های چند باره به بهانه هم اندیشی که به زعم باطل خودشان مثلا زیرکانه و البته مزورانه پس از تشکیل جلسه با دستور کاری دیگر!
آیا این کار عوام فریبی نیست؟
بد اخلاقی نیست”
همانگونه که در یادداشت خود به بقیه برچسب زده و دیگران را قضاوت نموده اید آیا با تفاسیر بالا خود شما هم تزویر داشته اید؟ عوام فریبی و بد اخلاقی کرده اید؟ بهره برداری از مطامع سیاسی چطور؟ بهره برداری انجام شده یا قولش را گرفته اید که اینچنین اخلاقیات را ذبح نموده و با بی مبالاتی به مدافع حرم می تازید؟

با وقاحت تمام گفته اید عوام فریب، یا جمعیت حاضر در جلسه، که در قیاس با خیل عظیم طرفداران حاج آقا بزرگواری به مثابه یک شوخی است را ندیده اید یا صلاح و منفعتان در ندیدن است و دلیل دیگری دارد. جناب مشاور به گمانم معنای تزویر را نمی دانید وگرنه یک سوزن به خودتان میزدید.
اما من به شما می گویم تمام این بی اخلاقی ها دلیل دارد، احساس خطر کرده اید و درست هم احساس خطر کرده اید. آری ، مختار به خونخواهی آب آمده است. خودتان به وضوح می دانید سردار، حریف محبوبیت، صداقت و پاکدستی مدافع حرم نمی شود، همانگونه که حریف حاج آقا موحد با آن کارنامه غیرقابل دفاع نشد، همانگونه که تنها نماینده تک دوره ای سالهای اخیر در کهگیلویه بزرگ بود.
شاید بگویید دور اول رقابت با حاج آقا موحد برنده رقابت شد، اما این پیروزی دو دلیل عمده داشت، یکی اینکه حاج آقا بزرگواری حضور نداشت و دوم اینکه مردم با توجه به شناخت حاج آقا موحد و عملکرد ضعیف وی در دوره های قبل و در واقع جهت دست رد زدن به سینه وی، به سردار پناه بردند. آری به سردار پناه بردند ولی سردار بر خلاف شعار های انتخاباتی، آنچنان عملکرد ضعیف و غیر قابل دفاعی از خود بجای گذاشت که مردم در نبود مرد میدان، مجددا به حاج آقا موحد پناه بردند.
در آخر به شما میگویم نه تنها انتخابات را با لبیک مختار به طرفداران باخته ای، بلکه اصالت و اخلاق را نیز نادیده گرفته ای. در این خصوص اشاره به یک واقعه تاریخی در ایل سادات خالی از لطف نیست. معروف و مشهور است سالهای نه چندان دور، بر سر تصاحب قلعه ای واقع در سرفاریاب، دو تیره از سادات امازاده علی (ع) درگیر بوده اند. تفنگداران برخی طوایف به یکی از طرف های درگیر مراجعه نموده و برای گرفتن قلعه به آنها پیشنهاد کمک می دهند. اما اینجا اصالت و بزرگزاده ای رخ نمایان نموده و در آن بحبوهه درگیری و تنش، بزرگزادگان اصیل و نامدار، ضمن رد این پیشنهاد، عنوان می نمایند ما با هم برادریم و مسئله را بین خودمان حل می کنیم.