ابهاماتی در خصوص ماندن یا رفتن،نا امیدی وتغییررفتارحاج آغاموحد

رفتار سید محمد موحد تغییر کرده است؛ این گزارشِ کسانی است که با او ارتباط نزدیک دارند. آنها می‌گویند از آن طراوت و انرژی در پیگیری‌های مردمی موحد خبری نیست، در مجلس فعالیتش بسیار کمتر شده است، موضع‌گیری‌های سیاسی ندارد و مواردی از این دست…
این سوال برای اغلب کسانی که حداقل شناختی از سوابق موحد دارند به وجود آمده است که او را چه شده است که مثلاً نسبت به پیگیری حقوق قانونی از دست رفته ی حتی نزدیک‌ترین و وفادارترین شخص به خودش هم بی‌تفاوت شده است؟ آن هم موحدی که پیگیری امورات مردم در استان‌های همجوار را هم در رزومه رفتاری خود دارد و از این حیث زبانزد عام و خاص بود!
از چگونگی رفتار جدید سیاسی- اجتماعی این چهره سیاسی صرف نظر می‌کنیم تا به چرایی این تغییر رفتار بپردازیم در همین راستا چند تحلیل قابل ارائه است؛
ساده‌ترین تحلیل که برخی به آن اعتقاد دارند این است که موحد به نوعی «پیر» شده است و طبیعی است که دیگر طراوت و حس و حال پیگیری امورات را نداشته باشد. اگر این تحلیل درست باشد اساساً او نباید کهگیلویه را ۴ سال دیگر معطل خود بگذارد. از طرفی طمع قدرت در افراد قدرت طلب به موازات افزایش سن افزایش می‌یابد و شاید حس توسعه کهگیلویه یارای رقابت با حس قدرت طلبی را در درون موحد نداشته باشد.
گروهی معتقدند ریزش شدید طرفداران موحد در این روزها به حدی بوده است که او به کلی از اینکه بتواند با پیگیری امورات مردمی در این فرصت کم، جبران این ریزش را بنماید ناامید شده است. ناامیدی موحد در این مقوله بیشتر از تزلزل آرای او در جایی که پایگاه رای او محسوب می‌شد نشئت گرفته است؛ یعنی حوزه طیبی نشین!
طیبی ها که سهم بالایی در سبد آراء سید محمد موحد داشتند طبیعتاً برگ برنده او در همه ادوار انتخابات‌ مجلس محسوب می‌شدند اما بی‌توجهی‌ آشکار به مناطق جغرافیایی طیبی نشین از یک سو و عدم توجه به منابع انسانی قابل وصف در این حوزه‌ها از سوی دیگر که در همه این سال ها وجود داشت به نظر می‌رسد این بار عزمی جدی برای یک «نه» جدی  به موحد در این مناطق به وجود آمده است که همین موضوع اعتماد به نفس موحد را به شدت کاهش داده است و او بیش از هر زمان دیگری احساس تنهایی می‌کند. این مسئله گویی چنان نمایان بود که بسیاری از افراد مطلع و آشنا به اوضاع و احوال، احتمال عدم ثبت نام او را می دادند.
گروه سومی هم تحلیل گروه دوم را تکمیل می‌کنند و معتقدند موحد نه پیری اش مانع کاندیداتوری می‌شود و نه از پیگیری خسته می‌شود اما او گویا از مردم، دوستانش، وفادار هایش و رای دهندگان سنتی‌اش خسته شده است؛ او فعلاً ثبت نام کرده است تا ببیند چه پیش می‌آید لکن به جد بر این باورند که موحد در حوزه دیگری (که یحتمل ماهشهر است) نهایتاً کاندیدا خواهد شد. این تحلیل با توجه به شواهد، منطقی‌تر به نظر می‌رسد چون ریزش طرفداران به حدی است که می‌تواند یک بار دیگر هیمنه ی موحد را در انتخابات بشکند و او شخصیتاً کسی نیست که تحمل یک شکست سنگین دیگر را داشته باشد، بنابراین شاید او از پیگیری مطالبات عمومی و مردمی در کهگیلویه به پیگیری در حوزه دیگری تغییر رفتار داده است تا آنجا به دنبال تمدید یک دوره دیگر نمایندگی‌اش در مجلس شورای اسلامی باشد. اما هرچه باشد معطل کردن مردم با این نیت نمی‌تواند با هیچ منطقی توجیه شود و قطعاً طرفداران سابق ایشان انتخاب خود را از بین کسانی که احتمال بالای ماندن در صحنه را دارند انجام خواهند داد.
و اما گروه هرچند اندک چهارمی هم معتقدند موحد در هر حال می‌ماند و در هر شرایطی رقابت می‌کند و این ریزش‌ها خللی در تصمیم او ایجاد نمی‌کند.
تا مشخص شدن درستی هر یک از این تحلیل ها یا هر تحلیل دیگری زمان زیادی باقی نمانده است…