کد خبر : 12910
تاریخ انتشار : جمعه 17 شهریور 1402 - 11:59
-

پایان قبیله گرایی درکهگیلویه بزرگ، دیگرکاری از دست هاتف هم بر نمی آید

پایان قبیله گرایی درکهگیلویه بزرگ، دیگرکاری از دست هاتف هم بر نمی آید
در ۲۴ سال حضور در مجلس، ۲۴ برگ نقد و بررسی طرح نمایندگان و لوایح دولت را ندارد.

پایگاه خبری عصرکهگیلویه “به نقل از فصل جنوب صرفا جهت تنویر افکار عمومی و بیان چهار دهه سرگذشت کهگیلویه بزرگ میباشد، این پایگاه خبری در رد یا تایید مطالب دخل وتصرفی نداشته و قضاوت با مخاطبین میباشد.

فصل جنوب آورده است:
بسیاری از مورخین و فلاسفه تاریخ معتقدند تمدن‌ها روزی ظهور می‌کنند، دوره‌ای از رشد را پشت سر می‌گذراند و در نهایت به مرحله سقوط می‌رسند. اما برخی دیگر این تئوری تک‌خطی را رد کرده و معتقدند تاریخ روندی چرخه‌ای دارد و یک تمدن پس از مراحل ظهور و رشد، ممکن است دوره‌ای از افول را طی کند و سپس دوباره رشد کند.

تاریخ را که ورق بزنیم نمونه‌های بسیاری را برای هر دو نوع فرایند تک‌خطی و چرخه‌ای تاریخ خواهیم دید. اما نکته مهم این‌جاست که همین منطق در سطح خرد نیز دیده می‌شود. برخی از سیستم‌های سیاسی به صورت دوره‌ای متولد می‌شوند و سپس می‌میرند، اما برخی دیگر به صورت چرخه‌ای به مسیر خود ادامه می‌دهند.

در سطحی جزئی‌تر، نمودهایی از آن حتی در کنشگران اجتماعی و سیاسی نیز قابل مشاهده است. برخی از شخصیت‌های سیاسی در طول دوران فعالیت خود رشد کرده و سپس از قدرت کناره می‌گیرند اما برخی دیگر به هر طریق ممکن پا را از مسیر بیرون نمی‌گذارند و حتی اگر در دوره‌های متعدد و متوالی نیز افول کنند، به امید این‌که دوباره به روزهای اوج خود برسند، به هر وسیله‌ای تمسک می‌جویند که در قدرت بمانند.
بر اساس همین منطق می‌توان شخصیت‌های سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد را مورد نقد و بررسی قرار داد؛ در طول چهار دهه کنشگرانی ظهور کرده، رشد یافته و سپس از میدان سیاست خارج شده‌اند.
اما یک نمونه خاص در بین کنشگران سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد، سید محمد موحد است که پس از ظهورش، با وجود این‌که هیچ دوره‌ای از رشد را پشت سر نگذاشته، همچنان در صحنه سیاست مانده است. در حالی که برخی از سیاسیون را با یک اقدام اثرگذار و برجسته می‌شناسند که در خاطره جمعی شهروندان مانده است، پیامد حضور چهار دهه‌ای موحد هیچ خاطره‌ی جمعی‌ای را رقم نزده است. اما همچنان وی مصمم‌تر از قبل حضور دارد، به امید آن‌که روزی پس از بازنشستگی، از او به عنوان یک رجل سیاسی اثرگذار یاد شود. اما شواهد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد، نشان می‌دهد، موحد بدون طی دوره رشد، مجبور است از میدان سیاست کناره‌گیری کند و برای نخستین بار، موضعی را رقم زند که یک سیاستمدار علیرغم چهار دهه حضور در بازی سیاسی، بدون حتی یک گل زده، از بازی کنار گذاشته شده است.
روشن است منطق این تحلیل، صرفاً سید محمد موحد به عنوان یک شخص حقیقی نیست. بلکه حضور چهار دهه‌ای او به عنوان یک شخص حقوقی، به شکل‌گیری ساختاری پر و بال داده است که می‌توان آن را «سیاست عشیره‌ای» نام نهاد. در این شکل از سیاست، تمام استراتژی‌ها حول منافع عشیره‌ای می‌چرخد و البته هدف از آن نیز ابقای بیشتر در قدرت است. پیوند منافع سیاسی و منافع عشیره‌ای، علاوه بر فعال کردن گسل‌های طایفه‌ای و احساس تبعیض و سرخوردگی، سر جمع توسعه را سال‌ها و شاید دهه‌ها به عقب می‌اندازد. دستپخت چهار دهه‌ای سید محمد موحد در چهار شهرستان کهگیلویه بزرگ به وضوح نمایان است.
با وجود این‌که موحد، در دهه‌های گذشته همواره شیبی نزولی طی کرده، اما حالا با تندترین سراشیبی خود رسیده است. بنابراین بر خلاف عده‌ای از کنشگران سیاسی که پس از یک دوره رشد، افول پیدا کرده و یا خود از میدان سیاست خارج شده‌اند، سید محمد موحد بدو طی دوره رشد، به طور مستمر مسیر افول را طی کرده و این روزها در حال قدم گذاشتن به پرتگاه سیاسی است. ۳۹ سال پیش یعنی در سال ۱۳۶۳ بود که وارد عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی شد؛ گرچه قصد داشت در اولین دوره شرکت کند، اما در آن دوره، اجماع گسترده‌ای بر روی بهرام تاجگردون وجود داشت. اما میل به حضور در صحنه قدرت دقیقاً از همان سال تاکنون، پیشران موحد برای شرکت در رقابت‌های انتخاباتی بوده است. روشن است که در تحلیل‌های سیاسی، نیت‌خوانی جایگاهی ندارد. اما شاید بتوان گفت حتی اگر اراده موحد بر تحول در حوزه انتخابیه‌اش بوده باشد، هیچ‎‌گاه نتوانسته آن را به ظهور برساند و عملیاتی کند. اما برخی شواهد، این گمان را تقویت می‌کنند که نه تحول در کهگیلویه بزرگ، بلکه میل به قدرت او را همچنان سر پا نگه داشته است؛ شاید کرسی نمایندگی مجلس بیش از هر چیزی برای او اهمیت دارد؛ چرا که او زمانی که متوجه شد نمی‌تواند در کهگیلویه به عنوان نماینده برگزیده شود، عطای حضور در این شهرستان محروم را به لقای خوزستان بخشید و در آنجا به عنوان نماینده حضور یافت.
حالا نیز باز گویا برای آخرین می‌خواهد شانس خود را امتحان کند؛ اما می‌توان گفت چون می‌داند که در انتخابات سیزدهم از نظر قانونی شرایط حضور را ندارد، در همین دوره دوازدهم نیز عملاً نمی‌تواند اقدام اثرگذاری انجام دهد. چرا که شاید در دوره‌های گذشته، به امید رأی‌آوری در دوره بعد، حداقل پیگیر امورات شخصی معدودی از افراد می‌شد. اما حالا چون دیگر امکان حضور در رقابت‌های دور سیزدهم را ندارد، همین اندک پیگیری مطالبات شخصی افراد را نیز به احتمال زیاد رها خواهد کرد؛ چرا که دیگر نیازی به رضایت مردمی در خود نمی‌بیند. شاید یکی از دلایل از هم پاشیدگی باند قبیله‌ای موحد نیز همین باشد. اما به طور مشخص دلایلی برای قرار گرفتن موحد در لبه پرتگاه سیاسی و افول همه‌جانبه او وجود دارد که در ادامه به برخی از مهم‌ترینِ آن‌ها اشاره می‌شود.
۱) سید محمد موحد یک روحانی سنتی است و به نظر نمی‌رسد از نظر تحصیلی ارتباطی با علم جدید و تغییرات همراه آن داشته باشد. از سوی دیگر، از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز نسبتی بین موحد و مطالبات مردمی امروز دیده نمی‌شود. در حالی که مرکز پژوهش‌های مجلس سد آبریز را مناسب نمی‌بیند، شهروندان کهگیلویه‌ای پیش از موحد در جریان موضوع قرار می‌گیرند و دست به کنشگری برای مطالبه خود می‌زنند.
۲) به نظر نمی‌رسد موحد تمایل چندانی به القاب ذی‌طلبگی خود باشد و گویا بیشتر تمایل دارد سناتور خطاب شود. گویا نمی‌داند و یا خود عامدانه نمی‌خواهد بداند مجلس شورای اسلامی، مجلس موؤسسان نظام پادشاهی نیست.
۳) موحد در طول این سال‌ها نشان داده اهل تقیه سیاسی است، گاهی به راست راهنما می‌زند و به چپ می‌پیچد. در محافل عمومی با چپ‌گرایان همراه نیست، اما در محافل خصوصی چشم در چشم آن‌هاست. گاهی کارگزارانی می‌شود و گاهی اعتدالی. حالا نیز خود را همسو با دولت مردمی معرفی می‌کند. شاید برخی این رفتار را پراگماتیستی تعبیر کنند، اما بیش از همه به دلیل عدم برخورداری از یک گفتمان سیاسی منسجم است که او را در دریای سیاست این‌چنین شناور کرده است.
۴) نگاه اجتماعی موحد، گسترده و همه‌جانبه نیست و با عینک قبیله‌گرایی به مردم نگاه می‌کند. در این نگاه، مردم، شهروندانی آزاد و برخوردار از قدرت اراده نیستند، بلکه آن‌ها گروه‌هایی از دستجات و قبایل در نظر گرفته می‌شوند که گاهی لازم است اختلافات نَسَبی آن‌ها پررنگ شود. در این نگاه اساساً رویکرد سیاسی از معنا می‌افتد و طایفه و عشیره بر جبهه سیاسی تقدم پیدا می‌کند.
۵) هر چند گاهی اوقات او بر موج فراجریانی سوار می‌شود و خود را در کسوت یک سیاستمدار کثرت‌گرا نشان می‌دهد، اما می‌توان گفت او یک تمامیت‌خواه قبیله‌ای است.
۶) عدم برخورداری از بینش اقتصادی توسعه‌گرا با حضور ۲۴ ساله در مجلس شورای اسلامی، پیامدی جز وجود ۲۴ هزار جوان بیکار در پی نداشته است. جوانانی که به امید دستیابی به حداقلی از امکانات رفاهی، تحصیلات عالیه را طی کردند، اما حالا در حسرت اشتغال، کنج عزلت گزیده‌اند.
۷) آن زمان که موحد با عضویت کمیسیون قضایی مجلس، در شورای عالی و مشاوره قضایی حضور داشت، عده‌ای از نزدیکان او، درحوزه دستگاه قضایی به کار گرفته شدند. البته برخی دیگر در شرکت نفت و شرکت گاز مشغول شدند. این در حالی است که بالغ بر هزار نفر نیروی تحصیل کرده صنایع پتروشیمی و نفت وگاز، فاقد شغل مناسب بوده و یا هم‌اکنون بیکار هستند.
۸) در طول دوره ۲۴ سال نمایندگی و چهار دهه حضور موحد در رقابت‌های انتخاباتی، شبکه‌ای از پیمانکاران سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج استان کهگیلویه و بویراحمد شکل گرفته است. شک و شبهه‌های بسیاری نیز در مورد فعالیت این پیمانکاران وجود دارد. ‌
۹) در طول چهار دهه گذشته، علاوه بر عدم فراهم کردن بستر اقتصادی مناسب، موحد توجهی به نهاد فرهنگ در کهگیلویه بزرگ نیز نداشته است. نمودی از ارتباطات فرهنگی او نیز دیده نمی‌شود. گویا او میانه‌ای با اهل فرهنگ و اندیشه ندارد و بیش از همه مجذوب همان گروه اقلیتی است که به او نزدیکی دارند.
۱۰) چنانچه چنین رفتارهایی توسط یک شخصیت غیرروحانی انجام می‌شد، شاید اتفاق خاصی رخ نمی‌داد. اما حالا که موحد در کسوت روحانیت، چنین رفتار کرده، ممکن است آسیب‌هایی هم به جایگاه اجتماعی روحانیت در ذهن برخی از جوانان زده شود. البته واضح است که با رفتار یک روحانی نمی‌توان و نباید، آن را به همه تعمیم داد.
۱۱) موحد آن‌قدر به مسائل ملی کم‌توجه بوده و بیشتر هم و غم خود را بر پیگیری امورات شخصی عده‌ای قلیل گذاشته که در ۲۴ سال حضور در مجلس، ۲۴ برگ نقد و بررسی طرح نمایندگان و لوایح دولت را ندارد.
۱۲) در حالی که نطق‌های پیش از دستور موحد، نسبت عمیقی با شورای قبائل دارد، جوانان و نوجوانان کهگیلویه‌ای، روزانه با حضور فعال در فضای مجازی نشان می‌دهند از این سیاست عشیره‌ای عبور کرده و نسبتی بین آنها و اهداف سیاسی موحد وجود ندارد.
می‌توان این لیست را بسیار بیشتر از این نیز ادامه داد، اما همین چند دلیل کافی است تا بدانیم موحد به منتهی‌الیه مسیر سیاسی خود رسیده است و در خاطره جمعی مردم کهگیلویه بزرگ تبدیل به شخصیتی خواهد شد که بدون طی حتی یک دوره رشد، به افول رسیده است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ذوالفعلی جمعه , ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۱

بیایید ببینید چند آدم بیسواد را با سفلرش و برنامه جذب پتروشیمی دهدشت کرده.آیااین انصافه.تمام مهندسین اونجا مینالن و میگن شدیم آموزشگاه و شرکت های پیمانکار را هم با همکاری اداره کار نیروهای بیسواد بهشون انداختن و افراد توانمند پشت در بسته مانده اند زیر ملک زاده گوش به فرمان موحد هست

نظرات بسته شده است.