پاسخی به مطلب درج شده «بزرگواری؛ ازتلاش برای بقا تاتخریب رقبا»

یکی از شهروندان کهگیلویه ای در باب سخنان اخیر سید علی محمد بزرگواری کاندیدای انتخابات مجلس دوازدهم، در یادداشتی با عنوان «بزرگواری ؛از تلاش برای بقا تا تخریب رقبا»سوالاتی مطرح کرده است که در این نوشتار قصد داریم پاسخی بر سوالات مطرح شده ارائه نماییم.
در ابتدا لازم است بگوییم که موارد مطرح شده برای کسانی که حداقل شناختی از بزرگواری دارند اصلا سوال نیستند اما برای کسانی که هیچ شناختی ندارند لازم است پاسخی ارائه شود تا به روشن تر شدن مسائل کمکی شده باشد.
نگارنده در همان ابتدا به کسوت و مجاهدت و شأن بزرگواری اذعان نموده است اما بلافاصله نوشته؛ آنچه در مواضع حاج آقای بزرگواری به عینیت مشخص است شاهد حمله به کاندیداهای رقیب هستیم و این مواضعِ جدید بیشتر به تخریب رجل سیاسی رقیب شباهت فراوان دارد.
به کار بردن کلمه جدید و عنوان مواضع جدید نشان دهنده این است که ایشان کمترین شناختی از کسوت و مجاهدت بزرگواری دارند و برای تحلیل خود تنها به سخنان اخیر بسنده کردند چرا که اگر حداقل شناختی می داشتند حتما می دانستند که این گونه مواضع، جدید نیستند و ایشان از سال ها قبل از دو دوره نمایندگی مجلس صادقانه و شجاعانه مواضع عدالتخواهانه خود را بیان می کردند و در دو دوره نمایندگی هم نطق های آتشینش در مجلس و دیدارهای متعدد با دولتمردان مؤید این ادعاست تا اینکه بعد از دوره های هفتم و هشتم هم شاهد اینگونه مواضع بوده ایم. مواضع شجاعانه ایشان در خصوص ماجرای رد اعتبارنامه یکی از فرزندان شایسته هم استانی و از طیف فکری متفاوت در مجلسِ به اصطلاح انقلابی با آنکه می دانست چه تبعاتی از سوی جریان منتسب بر او وارد می شود، از یاد نمی رود و آنجا که تقسیم بندی اصلاح طلب و اصولگرا را مختص استان های کوچک دانست و گفته که در تهران مرزبندی ها فامیلی و نسبت خانوادگی ست، هم آگاهی بخشی بزرگی برای جامعه مخاطبش بود و هم نشان دهنده مواضع حق طلبانه و نه حزب طلبانه ی ایشان بود.
نویسنده سپس سخنان بزرگواری را تلاشی برای تهییج افکار عمومی دانسته و گفته او از واژه های رانت، سرمایه، سرمایه داری و املاک نجومی برای تاریک نشان دادن رقبا و از تقدس گرایی، مجاهدت و پاکدستی برای روشن نشان دادن خودش استفاده می کند!
خیلی عجیب است که نگارنده مطلب این را به عنوان ابهام مطرح کرده است به طوری که یا نشان از کم سوادی او دارد یا مغرضانه قضاوت کردنش، چرا که معلوم است واژه های به کار رفته در دو سوی حق و باطل قرار دارند و بیان آنها مشکلی ندارد و ایراد جاییست که کسی که پاکدست نیست از پاکدستی بگوید یا کسی که املاک نجومی گرفته است و زندگی اش بر مبنای رانت بنا شده است از مبارزه با رانت بگوید!
حال سوال اینجاست؛ آیا کسی مصداقی از عدم پاکدستی و ایثار بزرگواری دارد؟ آیا بزرگواری در هشت سال حضور در مجلس، رانتی استفاده کرده است؟ آیا برای خود جامه ای با زر و زور و تزویر دوخته است؟ ما که ندیدیم و نمی دانیم و اگر کسی دیده یا می داند بگوید تا ما هم همنوا بگوییم این ادعاهای بزرگواری برای تهییج و انحراف افکار عمومیست!
کشور از حضور افراد رانت خوار در صحنه های مدیریتی و تصمیم گیری آسیب بسیار دیده است و تبیین این موضوع برای شناخت افراد رانتخوار و دارای جیب گشاد و جلوگیری از ورود آنها به صحنه، از سوی هر کسی واجب است.
تلاش بزرگواری برای گرا دادن به شورای نگهبان و اینکه او می خواهد کاندیداهای رقیب را زیر ذره بین شورای نگهبان ببرد از مضحکه های آن نوشته بود چرا که اولا شورای نگهبان برای نظر دادن، به تبلیغات رسانه ای نیاز ندارد دوما بزرگواری و هر شخص دیگری برای ارائه اطلاعات به نهادهای نظارتی راه های ساده تر و کم هزینه تری دارند که نخواهند در ملأعام و در سخنرانی عمومی این کار را انجام دهند، لذا سخنان بزرگواری فقط بر همان تبیین فضای حاکم دلالت دارند و نه تلاش برای رد صلاحیت رقبا و به نظر می رسد او می خواهد خودش و دیگران را زیر ذره بین مردم ببرد نه نهادهای نظارتی!
سخن از لقب «مختار کهگیلویه» آمد و استقبال بزرگواری از این لقب! اما باز هم نشان دهنده این است که نگارنده حتی به خود زحمت نداده است تا موضع رسمی بزرگواری در این باره را از گوگل جست و جو کند و بعد قلم فرسایی کند.
در بخشی از آن یادداشت، بازگشت بزرگواری بعد از آن جمله تاریخی که گفته بود «برویم تا جا برای جوان ترها باز شود »بهانه حمله به او شده است اما پرواضح است که تصمیم شجاعانهی ترک صحنه در زمان اوج اقتدار، برای برون رفت از شرایط حاکم بود و اگر قرار باشد همان کسانی بر شرایط حاکم باشند که چهل سال پیش، پس ترک صحنه معقولانه نیست از طرفی نمی توان تأثیرگذاری پول، رانت و وعده های ناصواب را بر انتخاب مردم انکار کرد و بیان این مطالب هم زیرسوال بردن انتخابات و انتخاب مردم نیست بلکه باید تا می توان کوشید که این اثر کمتر شود و اگر بزرگواری در جهت کم شدن آثار پول و ثروت و وعده و وعید بر انتخابات می کوشد که اتفاقا کاری بس ستودنی و قابل تحسین است.

در ادامه ی آن مطلب، نگارنده از بیان متراژ خانه و استخر و ویلا سخت برآشفت و نوشت با این بیان، آبروی مسلمانی را برده است اما مگر نه اینکه بزرگواری اسمی از هیچ کسی نبرده است و اگر نگارنده یا هر کس دیگری توصیفات به کار رفته در بیانات بزرگواری را به خود می گیرد این دیگر مشکل بزرگواری نیست…
در خصوص مشکلات معیشتی معلمان هم باید گفت این مشکلات در سال های اخیر مثل همه صنوف دیگر زیاد شده است و نیاز به چاره جویی دارد و شاید حدود ۱۶ سال پیش که ایشان نماینده مردم بود اینقدر مشکلات معیشتی وجود نداشت.

و در پایان هم گفته شده برنامه های بزرگواری برای رفاه اجتماعی، فقر زدایی از کهگیلویه، بهداشت ، تغذیه، مسکن، اشتغال و… چیست، که بر اساس عملکرد ۸ سال نمایندگی ایشان می توانیم بگوییم هنر بزرگواری تلاش برای به کارگیری مدیران توانمند از حوزه ها و سلایق مختلف و پیگیری مصرانه و جسورانه مطالبات مردم است و همین ویژگی هاست که تفاوت ها را رقم می زند.
به امید ایجاد فضایی متفاوت تر برای توسعه کهگیلویه ی بزرگ…